به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز به نقل از کانال تلگرامی «کشکول نصر»، رقابتهای انتخاباتی 96 با موفقیت دولت مستقر به پایان رسید و جناب روحانی با رای تقریبا چشمگیری به پیروزی رسید.
ظرفیت شکست
وقتی در جایگاه حزب، فعال ستادی و انتخاباتی و هوادار یک جناح یا نامزد انتخاباتی هستیم، شکست، شکست است.
البته که با نگاه تکلیف مداری و تکلیف محوری همه به نوعی پیروز برگزاری این رفراندم بزرگ نظام جمهوری اسلامی هستیم، اما اینکه مردم و نظام پیروز انتخابات هستند بدون تعارف اندازه دهن ما نیست.
این حرف از جانب رهبر معظم انقلاب یا مراجع محترم تقلید یا کسانی در این سطح، مسموع و پذیرفته است و اِلّا بیشتر اوقات از جانب بازنده انتخابات و ستاد و هوادارانش بیشتر تعارف و فرافکنی شکست است. پس باید بیاموزیم جنبه شکست داشته باشیم.
تاریخ برگزاری انتخابات بیانگر یک حقیقت تلخ است. جبهه موسوم به راست و اصولگرایان همیشه شکست را پذیرفته و تبریک گفته اند و اگر نسبت به تخلفات احتمالی ادعایی داشته اند از مجاری قانونی و بدون اردوکشی خیابانی پیگیری کرده اند.
اما در جناح چپ و اصلاح طلبان، همیشه اماواگر و بسیار بیشتر از آن وجود داشته است.
رویکرد جناح چپ و بدنه آن که متاسفانه شامل اپوزیسیون داخلی و خارجی نیز می شود، یک دوگانه ثابت تحریم و تقلب را در انتخابات دارند.
اگر نامزد مورد اقبال نداشته باشند و بدانند در جریان رقابت ها به جایی نمی رسند انتخابات را تحریم می کنند. بعد در جریان رقابت، عَلَم تخلف و تقلب را به دست می گیرند و بذر تردید در دلها می افکنند و در صورت شکست، اگر بتوانند از به آتش کشیدن شهر هم دریغ نخواهند کرد.
از سال 88 ضلع سوم آشوب و فتنه هم وارد شد و تکمیل کننده دکترین انتخاباتی تحریم و تقلب گردید.
امسال هم همسر مکرمه جناب رئیسی می توانست مصاحبه بکند و بگوید شوهرم داماد خراسان است و رای خراسانی ها اگر با ما نباشد پس تقلب شده است. اما بر خلاف یکی از روشنفکرترین زنان ایران که مدعی نسبت نژادی در رأی آوری بود، این کار را نکرد.
امروز بسیاری از ناظران صندوق ها از تخلفات گسترده و متنوع دولت در انتخابات شکایت دارند، اما مجموع این شکایت در قالب نامه جناب رئیسی به همراه مستندات در اختیار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است و قرار است هفته آینده رسیدگی به شکایات و نتیجه و تأیید رسمی انتخابات توسط شورای نگهبان اعلام شود.
آقای رئیسی نه اعلام تجمع کردند و نه مردم را به خیابان فراخواندند. ایشان نگذاشتند خستگی ماراتون انتخابات بر تن مردم و مسئولان بماند و این جشن ملی را خراب نکردند.
فکر کنم قسمتی از رأی آوری جناح اصلاح طلب مرهون دعای کارگران شهرداری و آتش نشانی و نیروهای انتظامی است که می دانند اگر آن جناح رأی نیاورند شهر را به گند خواهند کشید.
این تفاوت عمده جناح اصولگرا و اصلاح طلب در فرایند انتخاباتی است.
جنبهی بُرد
بردن انتخابات هم جنبه میخواهد. اینکه بتوانی بعد از پیروزی، آنچه در فرایند مبارزات انتخاباتی گفته و شنیده شده است را حداقل برای مدتی به فراموشی بسپاری و سعی کنی رئیس جمهور همه مردم باشی.
این «رئیس جمهور همه بودن» فقط با شعار و قرائت یک متن از پیش نوشته شده توسط مشاوران نیست. باید این باور در کلام و جملاتت باشد در غیر این صورت فایده ای بر آن مترتب نخواهد بود.
آقای روحانی عمده رأی این دوره اش را نه بهخاطر عملکرد دولت قبل که خود هم میداند قابل دفاع نیست، بلکه بهخاطر رقیب هراسی و انگ زدن های سیاسی و فرهنگی بدست آورد.
رئیس جمهور منتخب میتوانست از هنگام نطق پیروزی اش حداقل خود را برای مدتی کوتاه رئیس جمهور همه بخواند اما این کار را نکرد.
باز هم همان بازی تخریبی قبل از انتخابات را در پیش گرفت و کسانی که رقیب او بودند و مردمی که به او رأی نداده بودند را تنش زا و خشونت طلب نامید.
نکته جالب اینجاست که رئیس جمهور منتخب اسبق، نه همه معترضین و تجمع کنندگان غیرقانونی انتخابات بلکه عده قلیلی که از فرصت سوءاستفاده کرده و اقدامات تخریبی انجام داده بودند را خس و خاشاک نامید.
اصلاح طلبانی که از همین جمله پیراهن عثمان درست کردند و با تعمیم آن به همه مردم فتنه ها و خرابی ها به بار آوردند، خود را دموکرات، صلح طلب و حامی آزادی می دانند.
اما در جناح مقابل رئیس جمهور اصلاح طلب فعلی، مخالفانش را خشونت طلب و تنش آفرین می نامد و صدایی از این جماعت خشنِ تندروِ رادیکال درنمیآید. یا للعجب.
جنبهی برد کوتاهگذر و همین چند روز نیست. بیشترین معیارهای جنبهی برد در گذر زمان سنجیده می شود.
فراموش نکردن وعده های انتخاباتی و فاصله نگرفتن از مردمی که هنگام رأی جمع کردن خود را خادم آنها میخوانی مهمترین معیار برای شناخت جنبهی برد است.
باید ببینیم از این به بعد جناب پرزیدنت چقدر در میان مردم خواهد بود؟
آیا رئیس جمهور اصلاح طلب، اصلاح می شود یا راه چهارسال گذشته اش را می رود؟